یا هو

 

 این نوشته ها را دوست خوب میعادگاهیم فرستاده است خوب هست شما هم بخوانید اگر همراه من هستید

 

 عشق والاترین هدیۀ خداوند است.کسی که پُر از عشق است پُر از خود خداست هیچ شگفتی جادویی تر از شگفتی محبوب بودن نیست . انگشت خداست بر شانۀ کسی که دوستش دارند .کسی که مهربان نیست، خدا را نمی شناسد، زیرا خدا مهر است .دوست داشتن یک نفر یعنی نگاه کردن به چهرۀ خداوند .

 

خدا مرا دوست ندارد که دوست داشتنی هستم .من دوست داشتنی شدم چون خداوند کمی از عشق خودش را در من ریخت .......

 

ای عشق همه بهانه از توست

 

من خامُشم این ترانه از توست

 

 

ادامه نوشته

معمای زندگی من....


به نام ارامش دهنده قلبم

با سلام به تنها اتفاق به موقع زندگی من

امروز با روزهای دیگه بیشتر فرق دارم و تو تنها شنونده حرفهای یک دل سودایی هستی

.به خودت افتخار کن که دلی را امیدوار کردی.

کم کم توانستم هدفم را در زندگی پیدا کنم و بتوانم افکارم را از تفرقه و انحراف نجات بدهم.فهمیدم مقاومت من در مقابل خیلی چیزها و افراد ، مانند کار بچه ای هست که مرتب به دامن مادرش چنگ می اندازد و به جایی نمیرسد.حالا وقتی آن حس مقاومت به سراغم می اید ، کنجکاو و آرام با آن مواجه می شوم.یاد گرفتم که در وسط هر کاری که هستم حتی برای یک لحظه هم که شده آن را قطع کنم و به ترسهای وجودی خودم بپردازم و آنها را رفع کنم.یاد گرفتم هر زمان که بخواهم بگویم " نه" و هر زمان که بخواهم بگویم"بله" .آنسوی غلط و درست را دیدم و بیطرف شدم.اوایل فکر میکردم که این کار غیر عادی هست ولی بعدها این منطق بی طرفی را درک کردم.عطش تنهایی خودم را سیراب کردم طوری که حتی تقدس با تو بودن را هم گدایی نکردم.و از این آرامش که همواره همراهم است ، لذتی غیرقابل توصیف می برم.راستش را بخواهی دیدم زندگی و خودم خنده دار است. و این زمانی بود که توانستم ترسها ، شهامتها، نقاط ضعف و قوتم را بشناسم و برای هر یک جایی را باز کنم.( چقدر در این زمان من پوست انداختم و به تکامل روحی نسبی رسیدم)هر چند وقت یکبار برای خودم پیغام خاصی می فرستم و می نویسم تا بفهمم هیچوقت با خودم تنها نیستم و این بسیار با شکوه است.زندگی در کنار " روح بزرگم". دیگر ترس از اوقات بیکاری را از بین بردم و دیگر برنامه ریزی نمیکنم . حالا هر کاری به نظر درست بیاید ، میکنم . و این بار با تمام خواسته های پاک درونی ام سازگار است.چه لذت بخش.

 

http://www.chesskids.com/kids/cheat.gif

 

 

Why do students fail in exams...?

It's not the fault of the student if he fails, because the year ONLY has 365' days.Typical academic year for a student .

1. Sundays-52, Sundays in a year, you know Sundays are for rest. Days left 313.

2. Summer holidays-50 where weather is very hot and difficult to study. Days left 263.

3. 8 hours daily sleep- 130 days GONE.. Days left 141.

4. 1 hour for daily playing- (good for health) means 15 days. Days left 126. 5. 2 hours daily for food & other delicacies (chewing properly &swallowing)-means 30days. Days left 96.

6. 1 hour for talking (man is a social animal)-means 15 days Days left 81.

7. Exam days- per year at least 35 days. Days left 46.

8. Quarterly, Half yearly and festival (holidays)-40 days. Balance 6 days

9. For sickness- at least 3 days. Remaining days=3.

10. Movies and functions- at least 2 days. 1 day left.

11. That 1 day is ur birthday. How can you study on your B'day??

Balance = 0 "How can a student pass #:-S#:-S#:-S#:-S#:-S#:-S